مقدمه

به عنوان مقدمه این مجموعه مباحث باید اشاره شود که تئوری ها نقش مهمی در مفهوم سازی و توسعه علمی دارند. هر علمی مبتنی بر مجموعه ای از تئوری ها است که بر اساس واقعیات، کنشها، هنجارها و ارزشهای اجتماعی توسط نظریه پردازان ارایه شده و در طول زمان همراه با تغییر و تحولات اجتماعی دستخوش تغییر و تحولات می گردند. آشنایی و درک تئوری ها هم برای صاحبان علم و هم صاحبان حرفه اهمیت دارد. عالمان و محققان بر اساس تئوری ها و مشاهدات خود فرضیات علمی را طرح و به دنبال رو و ابطال آنها بر می آیند و صاحبان حرف با استفاده از تئوری ها عمکلکرد خود را بهبود می بخشند.

مدیریت بحران به عنوان یک رشته جدید در حال پایه گذاری تئوری های بنیانی و کاربردی است. مدیریت بحران همچنین به عنوان یک علم میان رشته ای از تئوری های موجود در علوم دیگر نیز بهره های زیادی می تواند ببرد. به همین علت تئوری های زیادی وجود دارند که آشنایی و درک آنها می تواند کمک زیادی به محققان و کارشناسان مدیریت بحران بنماید. در این مجموعه مباحث این مجله به نوبت برخی از این تئوری ها معرفی و توضیح داده می شوند.

مدل ترانس تئوریکی (Transtheoretical Model)مدل ترانس تئوریکی نظریه ای است که آمادگی افراد برای انجام عملی را توضیح می دهد. در مدیریت بحران این نظریه مدل برای تشریح آمادگی افراد در برابر بحرانها و اقداماتی که در این خصوص انجام می دهند مورد استفاده قرار می گیرد. با استفاده از این مدل می توان فهمید که عوامل موثر بر انجام اقدامات آمادگی در براربر بحرانها توسط افراد چیست. در ادبیات علمی این مدل را با TTM معرفی می نمایند. از این تئوری به عنوان "مدل مراحل تغییر" نیز نام می برند. این مدل بیشترین کاربرد را در تبیین رفتارهای بهداشتی و روانی افراد داشته است و از اینجا به مدیریت بحران سرایت کرده است.

این مدل نظری اولین بار در سال 1977 توسط جیمز پروکاسکا (James O. Prochaska) از دانشگاه رود آلند آمریکا ارایه گردید.

مراحلی که از طریق آنها افراد تغییر می کنند عبارتند از:

1. مرحله ماقبل فهم (precontemplation) : در این مرحله افراد هیچ قصد و نیتی برای تغییر در کوتاه مدت ندارند.

2. مرحله درک (contemplation) : در این مرحله افراد متوجه خطر شده و بطور جدی در مورد آن فکر می کنند ولی هنوز هیچ عملی اتخاذ نکرده اند.

3. آمادگی (preparedness): در این مرحله افراد قصد انجام اقداماتی را نموده و وارد مرحله تغییر می شوند.

4. اقدام (action): زمانی که افراد رفتار خود را تغییر داده و تغییرات عمده ای را آغاز کرده اند.

5. نگهداری: افراد سعی می کنند تغییرات ایجاد شده در رفتارهایشان را حداقل برای 6 ماه حفظ نمایند.



بر این اساس پیامهای ارتباطی که به مردم داده می شوند باید متناسب با مرحله ای باشد که در آن قرار دارند. به عنوان مثال، پیامهایی که مربوط به اقدامات عملی هستند بیشتر به درد کسانی می خورند که در مرحله اقدام قرار دارند. این پیامها به درد افرادی که در مراحل اولیه مانند مرحله "ماقبل فهم" و یا "فهم" مساله هستند نخواهند خورد. این افراد هنوز آمادگی لازم برای اتخاذ اقدامات را ندارند. تحقیقات نشان می دهند که تنظیم پیامها متناسب با هر کدام از این مراحل از کارایی بیشتری برخوردار است.



این مدل در زمینه رفتارهای بهداشتی افراد کاربردهای زیادی داشته است ولی به راحتی می توان برای تحلیل رفتارهای آمادگی افراد و حانواده ها و سازمانها در برابر بحرانها اعم از طبیعی و غیر طبیعی استفاده نمود. برای این کار کافی است که از طریق پرسشنامه اطلاعاتی را در مورد اینکه افراد در چه مرحله ای از این مدل قرار دارند را به دست آوریم. سوالات زیر می توانند برای این منظور بکار گرفته شوند:

· مرحله ماقبل درک: آیا شما تا به حال در مورد اینکه باید در مورد بحرانها و حوادث آماده باشید فکر کرده اید؟

· مرحله درک: آیا تا کنون سعی کرده اید که در باره نحوه آماده شدن در برابر بحرانها و حوادث اطلاعات جمع آوری کنید؟

· مرحله آمادگی: آیا تا کنون اقدامی برای جمع آوری و برنامه ریزی برای بحرانها کرده اید؟

· مرحله اقدام و نگهداری: آیا در 6 ماه گذشته اقدامی در زمینه به روز کردن برنامه و یا ذخایر اضطراری خود نموده اید؟